توجه: بازی Concrete Genie با هدست PSVR سازگار است و میتوانید این بازی را به صورت واقعیت مجازی و با کنترلر موو انجام دهید.
قطعاْ در وضعیت پیش آمده، نزدیک شدن به انتشار بازی خاص و هوشمندانه هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) یعنی بازی Death Stranding و البته مشخص شدن تاریخ انتشار دنبال ماندگار ناتی داگ، بازی The Last of Us Part II، کمتر کسی حواسش را به عنوانی با اهمیت کمتر و البته ساخته شده توسط یک استودیو تازه تاسیس در کالیفرنیا میکند. اما هدف از این مقاله این است که به خودمان یادآوری کنیم، بازی Concrete Genie که یک عنوان در انحصار سونی است، به هیچ وجه بازیای نیست که حاضر باشید ساده از کنارش بگذرید و بعدها بگویید کاش بازیconcrete Genie را در زمان عرضهاش تجربه میکردم.
رویا یا واقعیت؟
داستان بازی concrete Genie شما را به دنسکا (Denska)، یک شهر ساحلی معمولی میبرد و در بین تمامی اهالی شهر کنترل یک پسربچه رویا پرداز و البته خلاق را در دستان شما قرار میدهد. اما متاسفانه طبق معمول خلاقیت توسط شهر و جامعه مورد قبول واقع نمیشود و همین موضوع «اَش» داستان ما را تبدیل به کودکی تنها کرده است که دست بر قضا توسط سایر بچههای شهر مورد اذیت و آزار قرار میگیرد. تا به اینجا هنوز داستان ذرهای جلو نرفته است و این اطلاعات صرفا جهت آشنایی ما با دنیای بازی concrete Genie است که اگر منصفانه برخورد کنیم، در کنار داستان دوست داشتنیاش جذابیتهای بصری فراوانی را در خود جای داده است. سبک خاص گرافیکی که برای شخصیتها و خود اَش انتخاب شده است مانند انیمیشنهای استاپ موشن کار شده و بسیار دلنشین است، علاوه بر آن بازی با رنگ و نورهای متنوع هم در شهر دنسکا کاملاْ دلچسب و زیباست.
بازی concrete Genie آنقدر هیجان انگیز است که حتی میتواند نظم مقاله شما را هم بر هم بزند. اما با این حال بهتر است هر بخش را در جای خودش بررسی کنیم و تا دیر نشده است زیاد از داستان دور نشویم.
نکته مهم و اساسی داستان بازی concrete Genie همان چیزی است که بالاتر به آن اشاره کردیم، مورد قبول واقع نشدن خلاقیت توسط جامعه که حالا جامعه بزرگ ما در بازی خلاصه شده است در یک گروه از کودکان زورگو که بنا بر حسادت و یا هر حس دیگری، اَش و کارهایش را بی هدف و ناچیز میدانند و برای خنک کردن دل خودشان به راحتی او را اذیت میکنند.
اما بخش بسیار جذاب این گروه از کودکان زورگو، در اواسط داستان خودش را نشان میدهد، جایی که متوجه میشوید تمام افراد تیم زورگویان، کاملا از کاری که انجام میدهند مطمئن نیستند و گهگداری از کرده خودشان پشیمان میشوند.
داستان به سرعت جلو میرود، اَش برگههایی از دفترچه طراحیاش را که بسیار برایش مهم و ارزشمند است گم میکند و برای پیدا کردن این صفحات، جست و جو را آغاز میکند. همینجاست که داستان بازی concrete Genie تازه آغاز میشود و یک جان حسابی میگیرد. در روند جست و جو مسیر اَش به یک برج فانوس دریایی میرسد و تقریبا مطمئن است که مسیر را درست آمده است و بالاخره معجزه رخ میدهد. درون فانوس دریایی یک قلموی بزرگ و برگههایی جادویی پیدا میکند که مسیر زندگیاش را به کلی دچار تغییر خواهد کرد و در واقع در دنیای سه بعدی بازی، دروازهای به یک دنیای دو بعدی برای اَش باز میشود، دنیایی که در آن خلاقیتهای یک پسر بچه میتوانند روی در و دیوار یک شهر جان بگیرند و از او در برابر آسیبهای موجود دفاع کنند.
اینطور که پیداست گرههای داستان بازی concrete Genie تقابل اَش با گروه زورگوهاست و این تقابل به کمک هیولاهایی که ساخته خلاقیتش هستند صورت میگیرد و در این مسیر هیولاها برای کمک آمدهاند و قصد دارند به اَش کمک کنند تا در برابر زورگوییها باستد و حتی شاید بتواند زورگوها را به خلاقهایی مانند خودش تبدیل کند.
نقاشیها و هیولاها
به طور کلی، هدف از گیمپلی بازی برگرداندن حس زندگی به شهر مرده دنسکاست، اما این که چگونه این کار انجام میشود، بسیار زیبا و تحسین برانگیز است، چرا که شما باید با همراهی اَش و قلموی جادوییایش این کار را انجام دهید و شهر را زنده کنید. در ابتدا برای این کار فقط چند ایده انگشت شمار خواهید داشت چرا که قرار است همه چیز از خلاقیت اَش به وجود آید و گاوصندوق امن این خلاقیت دفترچه نقاشیای است که صفحاتش سر تا سر محیط بازی گم شده است. پس با پیش روی در داستان میتوانید صفحات مختلف را پیدا کنید و گزینههای جدیدی برای نقاشی کردن روی در و دروار شهر برای خودتان و البته اَش باز کنید. این گزینهها شامل مواد و با توضیح بهتر، عنصرهای موجود در محیط زندگی میشوند. به مرور شما میتوانید درخت بکشید، خورشید، آب، ستاره، علف و بسیاری از چیزهای موجود در دنیا را بر روی چهره شهر نقاشی کنید. خوشبختانه سازندگان آگاهی بسیار زیادی از چیزی که در حال ساختش بودند داشتند و میدانستند که چنین عنوانی باید یک گیمپلی بی نظیر داشته باشد. بنا بر این اگر نقاشی کردنتان چندان خوب نیست، بهتر است اصلا نگران نباشید چرا که بازی Concrete Genie شما را به یک نقاش تبدیل خواهد کرد. برای کشیدن چند درخت درون یک غلفزار نیاز نیست تا تمامی علفها و برگهای درخت را دانه به دانه بکشید، کافیست گزینه علف را انتخاب کنید و با کشیدن یک خط از چپ به راست، یک علفزار زیبا طراحی کنید.
ممکن است با این تعریفها حس کنید که با این حالت جذابتی در این گیم پلی وجود نداشته باشد، اما بهتر است یادآوری کنیم که هر دیوار یک صفحه خالی برای خلاقیتهای شما و اَش است و خوشبختانه شهر دنسکا پر است از دیوارهای خالی. با وجود عناصر زیادی که به مرور به دست میآورید میتوانید اَش را در برگرداندن زندگی و نور به شهرش کمک کنید و بدانید قبل از هرکس دیگری در بازی، این شما هستید که خلاقیتتان را بروز میدهید.
این را هم یادتان نرود که این بازی در انحصار سونی است و از قضا روزگار، دسته پلیاستیشن 4 مجهز به یک سنسور حرکتی است. دقیقا همین عنصر است که نقاشی کردن را در دنیای خاص بازی Concrete Genie دلنشین و زیبا میکند.
به طور کلی مکانیکهای گیمپلی بازی، به نوعی یک روش درمانی برای زندگی تمام ما آدم هاست، چرا که مانند اَش در ابتدا از بروز خلاقیتهایمان میترسیم و دوست نداریم کسی ما را در هنگام این کار مشاهده کند، دقیقاْ همانطور که در کنار اَش از نقاشی کشیدن در زمانی که بچههای زورگو از حضورمان با خبر میشوند بیزار هستیم.
بهتر است کمی از این بحث خارج شویم و برویم به سراغ نام عجیب بازی که به جنها اشاره میکند، جن یا همان هیولاهایی که قبلتر به آنها اشاره کردیم که به طور حتمی یکی از مهمترین و خارقالعادهترین عنصرهای بازی هستند. همانطور که میتوانید درخت و سایر چیزها را بکشید و فرم دهید، میتوانید روی دیوارهای شهر به کمک دسته و عناصر مختلف هیولاهایی بامزه را نقاشی کنید که به نوعی از دل همین عنصر بیرون کشیده شدهاند، برای مثال هیولا شما میتواند شاخهایی از جنس چوب داشته باشد و یا دمی از جنس علف.
بعد از خلق یک هیولا، هیولا شما شخصیتی منحصر به فرد را بر اساس نوع طراحی به خودش میگیرد. برای مثال اگر یک جن به شکل یک سگ طراحی کنید، خیلی ساده یک هیولا با وفا خواهید داشت. به همین سادگی.
اما هدف از طراحی این هیولاهای بامزه که میتوانند مانند حیوانهای خانگی دوست داشتنی باشند، کمک به اَش و پیش بردن بازی است، این دوستان عجیب و غریب که خالقشان شما هستید، میتوانند بین دیوارها به همراه اَش حرکت کنند و در تمامی مراحل بازی به همراهتان بیآیند.
نکته مهم داستان که در ابتدا خودش را نشان نمیدهد، یک نیروی بنفش است که همهکس و همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده و در واقع به نوعی آدم بد اصلی داستان است و همین نیروی بنفش عجیب و غریب باعث میشود تا گیمپلی بازی باز هم چیز جدیدی برای ارائه داشته باشد و باز هم ما را غافلگیر کند. به طور کلی هیچ گونه مبارزهای در بازی وجود ندارد و شما صرفا باید از مسیرها عبور کنید، تا زمانی که به بخش سوم بازی میرسید و چنین قابلیتی برایتان باز خواهد شد و چه دلیلی وجود دارد تا از این توانایی استفاده نکنیم.
مبارزات
همانطور که شما میتوانید جنهای بامزه طراحی کنید تا همراهیتان کنند، به نظر میرسد نیروی بنفش بد داستان هم میتواند چنین کاری انجام دهد یا حداقل جنها را تحت تاثیر خودش قرار دهد. همین مسئله باعث میشود تا در بخش سوم بازی، توانایی تکل زدن به این هیولاها برای اَش باز شود.
اما به طور کلی این قابلیت جذاب هم نمیتواند جای یک مبارزه را پر کند و بیشتر حس این را دارد که یک حیوان وحشی را تحث نظر قرار دهید تا به خود و دیگران آسیبی وارد نکند، اما با این حال تجربهای لذت بخش را به شما منتقل خواهد کرد.
نتیجه گیری
در آخر باید بگوییم که بازی Concrete Genie ارزش بسیار بسیار زیادی دارد و کاملا مشخص است که عنوانی دم دستی و سرسری نیست بلکه یک بازی پر از ایده نو است و ما با سبک خاصی و جدیدی از گرافیک و گیمپلی رو به رو هستیم که بدون شک اگر جرئت تجربهاش را به خودمان بدهیم از آن پشیمان نخواهیم شد.